٤- روش سوم از طریق پرواز بود. معمولا قاچاقچیان پاسپورت و کارت شناسایی افرادی که ساکن یک کشور اروپایی بودند را میخریدند و مسافرانی که شباهت نسبی با صاحب پاسپورت داشت را از این طریق میفرستادند. فرد مورد نظر را از طریق گریم تا جای ممکن به شکل عکس صاحب پاسپورت در می آورند . گاهی اوقات هم توسط پاسپورت یا ویزای تقلبی و عکس واقعی شخص بعضی از افراد را به فرودگاه میفرستادند. عموما مشکل بزرگ در این طریق توانایی صحبت کردن مسافران به زبان کشوری است که با پاسپورت یا ویزای آن قصد مسافرت دارند. در قسمت گیت پرواز معمولا از مسافران سوالاتی میشود که در صورتی که نتواند جواب بدهد مأموران به هویت و درستی ویزا و مدارک شک میکنند و با حساسیت بیشتری بررسی میکنند. در بعضی موارد معدود هم قاچاقچیان با مأموران پلیس مسئول بررسی مدارک هماهنگ میکنند و او به ازاء دریافت مبلغی از هر مسافر اجازه عبور از گیت را میدهد که روال معمولی نبود . مسافرانی که نتوانند از گیت عبور کنند و نادرست بودن ادعایشان مشخص شود توسط پلیس بازداشت میشوند. بسیار اتفاق افتاد که دوستانی از ما که با هم مدتی را گذرانده بودیم در ترکیه یا یونان توسط پلیس فردگاه دستگیر شده بودند و یا بعضی موفق به عبور شده بودند. اگر بخواهم حدودی بگویم تعداد کسانی که من میپندارم شانس عبور از گیت را دارند کمتر ٢٠ درصد از کل مسافرانیست که به فرودگاه میروند تا شانس خود را بیازمایند و مابقی معمولا بازداشت میشوند. با عبور از گیت معمولا کار پایان یافته است و مسافر میتواند مطمئن باشد که به کشور مقصد خواهد رسید. بعد از رسیدن شخص میتواند یا در فرودگاه خود را به پلیس معرفی کند و درخواست پناهندگیش را طرح نماید و یا بعد از خروج از فرودگاه بعد از هر مدتی که خواست به پلیس مراجعه نماید. هر زمانی که شخص خود را معرفی میکند در ابتدا باید یک مصاحبه ی اولیه در همان زمان توسط پلیس انجام دهد . این مصاحبه شامل چگونگی رسیدن شخص تا آن کشور میباشد که اصطلاحا کیس راه نامیده میشود و بعد از آن شخص را به کمپ مهاجران منتقل مکنند تا در آنجا تا زمان برگزاری کمیسیون یا دادگاه اقامت کند.
٥- روش دیگری که میتوان از آن برای رسیدن به اروپا نام برد سفر پیاده است. در این روش معمولا یک راهنما یا راهبر که مسیر را میداند و نقشه خوانی بلد است گروهی را همراهی میکند و آنها را پای پیاده از شهری به شهر دیگر و از کشوری به کشور دیگر میبرد تا اینکه ه مقصد برسند. مسیر پیاده روی از راههای غیر متعارف است و مدت زمان سفر بسته به سرعت گروه و قابلیت راهبر در تشخیص مسیر صحیح بسیار متغیر است. به طور مثال یکی از دوستانم که ٨ سال پیش خود را به اروپا رسانده بود مدت ٣ سال را در مسیر گذرانده بود که این زمان میتواند تا چند ماه هم کاهش یابد. بسیار اتفاق می افتد که در این مسیر از افراد توسط قاچاقچی یا افراد بومی هر منطقه که از آن عبور میکنند سوء استفاده های پیاپی مالی و برای خانمها جنسی انجام میشود که البته این برای اغلب مسیرهای ذکر شده به نوع خود صادق است. مشکلات این روش علاوه بر سختی ها و مشقات بی شمار و ریسک بالای آن این است که اگر افراد در مسیر سفر در یکی از کشورهای غیر شینگن توسط پلیس دستگیر شوند بعد از مدت ٦ یا یک سال بازداشت به کشور خود و تحت الحفظ دیپورت میشوند و اگر در یکی از کشورهای اول منطقه ی شینگن که عموما شرایط اقتصادی نامناسبی دارند دستگیر شوند بر طبق قانون دوبلین مجبور به دادن تقاضای پناهندگی و ماندن در همان کشور هستند. ( پایتخت و پرجمعیتترین شهر کشور جمهوری ایرلند است. این شهر بیش از یک میلیون تن جمعیت دارد و در کرانه رود لیفی واقع شدهاست. مردم شهر دوبلین عمدتا به زبان ایرلندی تکلم میکنند که البته زبان انگلیسی نیز تا حد گستردهای کاربرد دارد. دین بیشتر مردم دوبلین مسیحی کاتولیک میباشد.قانون دوبلین در سال 2003 به تصویب اتحادیه رسیده است و جایگزین کنوانسیون دوبلین است که در سال 1990 در دوبلین ایرلند به امضا رسیده است. این قانون در سال 1990 ابتدا 12 کشور بلژیک، دانمارک، فرانسه، آلمان، یونان، ایرلند، ایتالیا، لوکزامبورگ، هلند، پرتغال، اسپانیا و انگلیس را شامل می شد و بعدها به تدریج کشورهای اتریش، سوئد، فنلاند و کشورهای خارج از اتحادیه یعنی نروژ و ایسلند را شامل شد. آخرین کشور سویس بود که در سال 2008 به این قانون پیوست.
هدف اصلی این قانون جلوگیری از ارسال درخواست پناهندگی به بیش از یک کشور این اتحادیه است و هدف دیگر آن کاهش تعداد درخواست های پناهندگی است. اما اتفاقی که در عمل می افتد فشار بیشتر به کشورهایی است که در مرز این اتحادیه هستند مثل یونان. این امر منجر به اعتصاب غذا چند ماه پیش پناهجویان در این کشور شد که احتمالا در اخبار شنیده اید. بر طبق این قانون یک فرد پناهجو به اولین کشور پناهنده پذیر زیر مجموعه این قانون که برسد موظف به تسلیم خود به پلیس آن کشور و دادن در خواست پناهنگی میباشد چه در غیر این صورت اگر توسط پلیس دستگیر شود از وی انگشت نگاری شده و اثر انگشت فرد پناهجو در یک مجموعه ی مشترک اینترنتی با پلیس تمام کشورهای طرف قرارداد فرستاده میشود و اگر شخص به هر دلیلی به کشور دیگری برود و درخواست پناهندگی نماید با بررسی اثر انگشتش ثابت میشود که قبلا از کشور دیگری عبور کرده است و مجددا به همان کشور دیپورد میشود. بیشتر از نصف پناهجویانی که بطور غیر قانونی وارد کشورهای اروپایی می شوند از کشوری به کشور دیگر سر گردانند و اغلب شان با معاهده ای بنام "دوبلین" بر می خورند و مانند یک توپ فوتبال از یک کشور به کشور دیگر خواسته و یا نا خواسته شوت می شوند و سالها بی سر نوشت در ممالک مختلف می گردند که متاسفانه بیشتر افغانها نیز شامل این گروه می شوند. این گروه از مهاجرین اکثر شان در کشورهای مختلف اثر انگشت دارند و مجبورند بخاطر قبولی، بخت شان را بیازمایند و به هرکشوریکه داخل می شوند، نام و سن و مسیر راه خود را حقیقی ندهند. لذا یک نفر از خود چهره ی دارای هویتهای مختلف ارائه می کند که این خود بهانه ای به مسئولان امنیتی کشورهای اروپایی می دهد. در سالهای اخیر کشورهای اروپایی کوشیده اند تا در امور مهاجرین سیاست و همکاری نزدیک داشته باشند. لذا پولیس هر کشوری اروپایی براحتی می توانند از طریق اثر انگشت و عکس معلومات لازم را در مورد پناهجویان سرگردان بیابند و موفق شوند مسیر راهها و اقامتگاهها و مشخصات پناهچویان را بدست آورند. پناهجویانی که در چندین کشور بخاطر قبولی شان مشخصات خود را متفاوت داده اند و هیچ سندی هویتی قانونی نیز همراه ندارند و یا در تهیه آن مشکل دارند، سئوال مهمی را برای مامورین امنیتی کشورهای پناهنده پذیر خلق می کند که شخص پناهنده واقعا کی است و هویت حقیقی او چیست؟ از طرف دیگر مطابق به معاهده ی دوبلین، هر پناهجو وقتی به قلمروی یکی از کشورهایی که این قرارداد را امضا کرده است، وارد شود، ابتدا او باید از آنکشور تقاضای پناهندگی کند و در آنجا بماند. لذا اگر کسی از یونان به ایتالیا بیاید و در خواست پناهندگی کند، چنانچه اتیالیا بفهمد که او از یونان آمده، او را مطابق به قرارداد دوبلین پس به یونان اخراج می کند، که البته پیش از اخراج با مسئولین مربوطه در یونان هماهنگی لازم انجام می گیرد.
خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم دوباره برام فرستادی. حس یه آرشیو امن بودن بهم دست دادممنون
خوش باشی و نویسا
راستی شما زن و شوهر چرا ترانه مو نمی خونین؟؟؟؟!!!!!!!
سلام مرسده جان. من که همش برات میفرستم عزیز. تو تحویل نمیگیری راستی کدوم ترانه هاتو میگی ؟ من واقعا چیزی ندیدم . کجا فرستادی ؟
من هم خوندم یکی از دوستام داداشش به سرش زده از ایران خارج بشه .فک کنم دلیلش شکست عشقی بوده فک کن!!! ادم به این دلیل پناهدگی بگیره:-).گفتم برو صفحه مهذی رو بخون تا این فکرا از کلت بره بیرون